Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - قرن هجدهم میلادی، همانند سده‌های هفدهم و نوزدهم، عصر پرتلاطمی در سیاست اروپا بود. در آن دوران بذر ناسیونالیسم مدتی بود که از خاک تاریخ سر بر آورده بود و دولت‌های اروپایی برای تعیین و بسط قلمرو خود با یکدیگر در نزاع بودند.

جنگ‌های هفت‌ساله در اروپا، یکی از موارد درگیری بین دولت‌هایی بود که تازه از زیر سلطۀ کلیسا خارج شده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در فاصلۀ سال‌های 1756 تا 1763، فرانسه و انگلستان با یکدیگر درگیر جنگ شدند و اتریش متحد فرانسه بود و پروس نیز متحد انگلستان.

انگلستان که در آن زمان در موضع برتری نسبت به فرانسه قرار داشت، در صدد بود که برتری خود را به نقطۀ بازگشت‌ناپذیری برساند و تمام مستعمرات فرانسه از چنگش خارج سازد. به همین دلیل دولت انگلیس در سال 1755 به ناوهای خود دستور داد کشتی‌های تجاری فرانسه را در سواحل هند و آمریکا توقیف کند.

در این میان اتریش که در جنگ‌های قبلی از اتحاد با انگلستان سودی نبرده بود تصمیم گرفت برای مقابله با دشمن اصلی‌اش پروس، به تحریک احساسات مذهبی فرانسۀ کاتولیک دست زده و حمایت این کشور را جلب کند.

از سوی دیگر پروس هم از دوستی فرانسه مطمئن نبود و به جانب انگلستان گرایش یافت. فرانسه و اتریش پیمان دوستی ورسای را در سال 1756 امضا کردند و در کنار هم قرار گرفتند. در این حین فردریک کبیر پادشاه پروس پیام اتمام حجتی به اتریش فرستاد و ناحیۀ ساکس را در اوت 1757 اشغال کرد و جنگ‌های هفت‌ساله وارد مرحلۀ جدی خود شد.

فردریک کبیر

بعضی از ایالات آلمان و روسیه هم از اتریش حمایت کردند. متحد اتریش یعنی فرانسه با اشغال هانور هدیدی جدی متوجه پروس کرد. پروس که چیزی نمانده بود به کلی شکست بخورد، با کمک انگلستان و نبوغ فردریک کبیر از شکست حتمی نجات یافت.

در عین حال روسیه توانست به ضرر پروس اقداماتی انجام دهد ولی جبهۀ اصلی جنگ مربوط به فرانسه و انگلیس بود که در آن شکست فرانسه حتمی به نظر می‌رسید. فرانسه به سرعت متصرفات خود را در هند و کانادا از دست داد و انگلیسی‌ها جزایر مارتینیک و کوبا را تصرف کردند.

در نهایت چند حادثه این جنگ‌ هفت‌ساله را به پایان خود نزدیک ساخت. ابتدا مرگ الیزابت (دختر پتر کبیر) و روی کار آمدن پتر سوم در ژانویۀ 1762 که روسیه را از جنگ خارج و اعلام بی‌طرفی کرد.

پتر سوم

دیگری روی کار آمدن جرج سوم که از سال 1760 به جای جرج دوم به تخت سلطنت انگلستان نشسته و خواهان صلح بود. عامل سوم ضعف نظامی و مالی فرانسه بود که ادامۀ جنگ را برای این کشور ناممکن می‌ساخت.

چنین بود که مذاکرات صلح آغاز و در فوریۀ 1763 با پیمان پاریس به جنگ‌های انگلستان و فرانسه پایان داده شد و با پیمان هوبرتسبورگ نزاع پروس و اتریش پایان یافت.

برخلاف جنگ جانشینی اتریش، که در نوبتی دیگر به آن خواهیم پرداخت، در جنگ هفت‌سالۀ فرانسه و انگلیس بازندۀ اصلی فرانسه بود چرا که فرانسه در این جنگ بسیاری از مستعمرات خود را از دست داد.

علت ضعف فرانسه، وضعیت داخلی این کشور بود. در زمانی که انگلستان کارورزیده‌ترین و نخبه‌ترین ماموران خود را به سوی مستعمرات می‌فرستاد و در صدد توسعۀ آن‌ها بود، دربار فاسد فرانسه دزدها را برای حفظ مستعمرات خود روانه می‌کرد.

جامعۀ مدنی در انگلستان نظارت کارآمدی را بر دستگاه سیاسی کشور اعمال می‌کرد و دامنۀ فساد را به کمترین ردۀ خود رسانده بود ولی فرانسه به دلیل ساختار سیاسی استبدادی و نظارت‌ناپذیرش درگیر فساد بود. در واقع انگلستان از کارایی دموکراسی بهره می‌گرفت و فرانسه تاوان استبداد و فساد ناشی از استمرار قدرت فردیِ مطلقه را می‌پرداخت.

75 سال قبل از جنگ‌های هفت‌ساله، که لویی چهاردهم پادشاه فرانسه صریحا می‌گفت "دولت یعنی من"، در انگلستان "انقلاب شکوهمند" رقم خورده بود و با تحقق پادشاهیِ مشروطه، بساط قدرت فردیِ مطلقه برچیده شده بود.  

یکی از نتایج جنگ هفت‌سالۀ فرانسه و انگلیس، نظریۀ "موازنۀ قوا" بود. امریخ دو واتل، فیلسوف و حقوقدان سوئیسی، که برخی او را بنیانگذار حقوق بین‌الملل می‌دانند، با استفاده از آرای توسیدید (مورخ یونانی) در کتاب "تاریخ جنگ‌های پلوپونزی"، جنگ‌هایی که بین آتن و اسپارت شکل گرفته بود، نظریۀ "موازنۀ قوا" را در حوزۀ روابط بین‌الملل مطرح کرد.

امریخ دو واتل

البته این نظریه ریشه در آرای هابز هم داشت و وارثان بدبین و خوش‌بین هابز، پیشتر نیز آن را مطرح کرده بودند ولی امریخ دو واتل آن را به صورتی مطرح کرد که با آرای اندیشمندان رئالیست قرن بیستم نیز همخوانی داشت.

دلیل طرح این نظریه از سوی دو واتل این بود که او دید در پایان جنگ هفت‌سالۀ انگلیس و فرانسه، که دست کم چهار قدرت اروپا را درگیر خود کرده بود، هیچ یک از این قدرت‌ها نتوانست دیگری را از صحنه خارج کند.

دو واتل با تاكيد بر حاكميت دولت‌ها و اصيل بودن ملت به عنوان يك هويت مستقل و خدشه‌ناپذير در عرصه بين‌المللی، چنين نتيجه گرفت كه چنانچه دولتی از قدرت‌گرفتن دولت ديگر احساس خطر كند، حق دارد به منظور جلوگيری از تجاوز، به جنگ با آن دولت قدرت‌طلب بپردازد.

پیامد دیگر جنگ‌های هفت‌سالۀ انگلیس و فرانسه، دو انقلاب مهم تاریخ مدرن بود. یعنی انقلاب آمریکا و سپس انقلاب فرانسه. ضعف مالی انگلیس و فرانسه در اثر هفت سال جنگ، نقش مهمی در وقوع انقلاب‌های آمریکا و فرانسه داشت.

خزانۀ دربار و دولت در لندن و پاریس خالی شده بود و دولت‌ انگلیس هزینۀ جنگ را به گردن مردم آمریکا انداخت و باعث شورش آن‌ها شد. دولت فرانسه هم که دیگر چنین مستعمراتی نداشت، هزینۀ جنگ را به مردم خودش تحمیل کرد و با این کار آتش انقلاب در فرانسه روشن شد. سیزده سال پس از اتمام جنگ‌های هفت‌ساله، انقلاب آمریکا رقم خورد. انقلاب فرانسه نیز 26 سال پس از اتمام جنگ‌های هفت‌ساله رقم خورد.

در مجموع باید گفت جنگ‌های هفت‌ساله دلایل ناسیونالیستی داشتند و نتایج استعماری-استبدادی-انقلابی. یعنی منجر به تشدید سیاست‌های استعمارگرانه (علیه مردم آمریکا) و استبدادی (علیه مردم فرانسه) شدند و این سیاست‌ها نیز موجب وقوع انقلاب علیه استعمار (در آمریکا) و استبداد (در فرانسه) شد.  

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: فرانسه انگلیس جنگ جنگ های هفت ساله انگلیس و فرانسه هفت سالۀ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۰۸۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

موافقت پادشاه انگلیس با قانون ضد مهاجرتی رواندا

پادشاه انگلیس هم با تایید قانون بحث برانگیز ضد مهاجرتی رواندا زمینه برای اخراج پناهجویان به این کشور آفریقایی بدون توجه به مبدا آن ها را فراهم کرد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه اتریشی دی پرسه، پادشاه چارلز سوم با قانون بحث‌برانگیز ضد مهاجرتی رواندا موافقت کرده است که به مهاجران اجازه می‌دهد بدون توجه به منشأ واقعی آنها به رواندا اخراج شوند. انگلیس برای این کار مبلغی میلیونی به این کشور نسبتا کوچک آفریقا می پردازد.

به این ترتیب یک قانون بحث برانگیز در بریتانیا به اجرا درآمد که با آن دولت محافظه کار انگلیس می خواهد اخراج مهاجران به رواندا را تسهیل کند. پارلمان انگلیس این قانون را با وجود انتقادهای فراوان تصویب کرده بود و حالا توسط شاه چارلز سوم تأیید شده و موافقت خاندان سلطنتی انگلیس را هم دریافت کرده است.

به این ترتیب دولت ریشی سوناک، نخست وزیر انگلیس دیگر نمی خواهد به مهاجرانی که به طور نامنظم وارد این کشور می شوند این فرصت را بدهد که برای پناهندگی در انگلیس درخواست دهند. در عوض، آنها باید بتوانند به رواندا اخراج شوند و در آنجا درخواست پناهندگی دهند و صرف نظر از منشاء واقعی آنها هیچ برنامه ای برای بازگشت آن ها به انگلیس وجود ندارد.

هدف از این مقررات جلوگیری از عبور پناهندگان از کانال انگلیسی مانش با قایق های کوچک است. دولت بریتانیا برای این معامله میلیون ها دلار به رواندا می پردازد. دادگاه عالی انگلیس این پیمان پناهندگی را غیرقانونی اعلام کرد. منتقدان این کشور آفریقای شرقی را به نقض حقوق بشر متهم می کنند.

این قانون جدید قصد دارد با اعلام رواندا به عنوان کشور ثالث امن و جلوگیری از درخواست تجدیدنظر در دادگاه های بریتانیا علیه اخراج، حکم دادگاه عالی را لغو کند. سازمان شورای پناهندگان که برای پناهنجویان در این کشور کمپین می کند، از این طرح انتقاد کرد و نسبت به هزینه های بالا، هرج و مرج و رنج انسانی هشدار داده است. این سازمان گفت که دولت به این ترتیب خطر گرفتار شدن ده ها هزار نفر در این سیستم را ایجاد می کند.

بعد از تصویب قانون اخراج پناهندگان به رواندا در پارلمان انگلیس سازمان ملل و شورای اروپایی هم انتقاد شدیدی به آن وارد کرده واین کشور را به نقض حقوق بشر متهم کردند.

انگلیس این لایحه را دو سال پیش اعلام کرد. این پروژه به عنوان یکی از مهمترین اقدامات در مبارزه با مهاجرت غیرقانونی از طرف دولت محافظه کار انگلیس توصیف شده است.

هر پناهجوی اخراج شده به رواندا حدود 1.8 میلیون پوند (2.09 میلیون یورو) برای پادشاهی انگلیس هزینه دارد. علاوه بر این، لندن تاکنون 290 میلیون پوند (33.7 میلیون یورو) را بدون ارسال حتی یک هواپیما به این کشور آفریقای شرقی واریز کرده است.

ریشی سوناک، نخست‌وزیر محافظه‌کار بریتانیا، بارها قول داده است که قایق‌های مهاجران را متوقف کند. تنها در ماه فوریه بود که بریتانیا و آژانس حفاظت از مرزهای اتحادیه اروپا فرانتکس توافقنامه ای را برای بهبود همکاری در مبارزه با مهاجرت غیرقانونی امضا کردند. این همکاری شامل تبادل اطلاعات برای از بین بردن باندهای قاچاقچی و استفاده مشترک از هواپیماهای بدون سرنشین برای نظارت بر مرزها است.

وعده انگلیس برای ارائه بزرگترین بسته کمکی به اوکراینپارلمان انگلیس طرح اخراج پناهجویان به رواندا را تصویب کرد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • دیدنی های امروز؛ از اعتراضات ضداسرائیلی تا مهمات منفجر نشده در غزه
  • دولت انگلیس بخشی از محور نسل‌کشی در غزه است
  • همه‌چیز درباره سردردهای بعد از ورزش؛ چگونه درمانش کنیم؟
  • ابراز خشم و انزجار از رژیم صهیونیستی و حامیانش در لندن
  • این سردردها نشانه چیست؟
  • خروش مردم انگلیس در حمایت از فلسطین
  • تاریخ برده‌داری به زبان طنز
  • صادرات خودرو ترکیه / مشتریان اول: ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان
  • شعله‌ور شدن اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاه‌های فرانسه و انگلیس
  • موافقت پادشاه انگلیس با قانون ضد مهاجرتی رواندا